شهدای شهر نقنه گلستان شهدا گلزار شهدا اسامی و تعداد شهداء دفاع مقدس



شهید عبدالعظیم خلیل‌زاده نقنه ؛ شهید ۱۳ ساله ؛ شهدای غریب اسارت


شهید عبدالعظیم خلیل‌زاده نقنه
نام پدر: رمضانعلی
تاریخ تولد: ۱۳۴۹/۰۱/۰۳
محل تولد: نقنه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۰۹/۰۷
محل شهادت: بیمارستان آل‌‌‌‌رشید عراق
عملیات: والفجر۴
آرامگاه: نقنه ؛ ۱۹ سال جاویدالاثر



■■■
زندگینامه

هرگز تصویر او را دیده‌ای
تصویر او را نه
تصویر عشق
تابلوی تمام‌نمای محبت
محبتی در نهایت اخلاص و معرفت

شهید بزرگوار عبدالعظیم خلیل‌زاده
در یکی از روزهای زیبای اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۴۹
در شهر نقنه دیده به جهان گشود

در محیط معنوی و متعالی خانواده مذهبی رشد کرد
روز به روز به هدف والای خود نزدیک‌تر می‌شد
پس از پایان تحصیلات ابتدائی خود در شهر نقنه
وارد مقطع راهنمایی شد

و این دقیقا مقارن شد با اعزام بسیجیان به جبهه
او با آغوش باز مدرسه را ترک کرد
و علیرغم مخالفت اطرافیان و مسئولان
به خاطر سن کمی که داشت
خود را به جبهه‌های حق علیه باطل رسانید

در مرحله اول اعزام
از ناحیه دست مورد اصابت ترکش واقع شد
و برای بار دوم
در بیمارستانی در تهران بستری شد

بعد از بهبود اندک
اعزام به جبهه را با خانواده‌اش در میان گذاشت
نه تنها از طرف پدر و مادر
بلکه از پایگاه اعزام بروجن هم
با خواسته ایشان مخالفت شد

ولی عشق به شهادت
پر پروازش را توانی والا بخشید
و با اصرار خودش اعزام شد
و با تنی مجروح اسیر خصم دون شد

شهید خلیل‌زاده
در تاریخ ۱۳۶۳/۰۹/۰۷
در بیمارستان آل رشید عراق
غریبانه به درجه رفیع شهادت نائل آمد


■■■
وصیت‌نامه شهید عبدالعظیم خلیل‌زاده

بسم الله الرحمن الرحیم

و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا
بل احیاء عند ربهم یرزقون

نپندارید آنان که در راه خدا کشته شدند مردگانند
بلکه زندگانند و در نزد خدای متعال روزی می‌خورند

حمد و سپاس خداوند رحمان را سزاوار است
که به رحمتش همه پدیده‌ها را آفرید
و پرورش داد و روزی داد
و به هر آفریده‌ای
آنچه لازم بود عنایت فرمود
و با قدرت بی‌نظیر خویش
مرگ آنها را هم فراهم ساخت

و درود بی‌پایان بر فرستادگانش
مخصوصا آخرین آنها محمد (ص)
که با آوردن قرآن
هدایتش را برای مومنان به کمال رسانید

و سلام فراوان
بر اولیای بزرگش امیرالمومنین
و یازده فرزند معصوم و بزرگش
که با ولایت خویش دین اسلام را کامل
و نعمت خداوند را بر ما تمام گردانید

و با درود به پیشگاه صاحب الزمان
و نائب بر حقش امام خمینی
و با سلام به تمام امت حزب‌الله
که رهبرش روح‌الله است
و با درود و سلام
بر خون پاک شهیدان اسلام
و رزمندگان اسلام

چند جمله‌ای را به عنوان وصیت‌نامه
برای شما می‌نویسم
امید آنکه به وصایای شهداء گوش فرا دهید
و جامه عمل بپوشانید

آری پدرم و مادرم
و ملت مبارز و مسلمان
میدان
میدان امتحان و آزمایش است

و خداوند
خود در قرآن فرموده
که خیال نکنید که ما شما را خلق نموده
و همین طور رها می‌سازیم

بلکه شما را امتحان می‌کنیم
و امتحانی در میدان نبرد
امتحان هم ثابت نمیشود
که کدام فرد واقعا مدافع اسلام و قرآن است

پس کسی که می‌گوید
ایاک نعبد و ایاک نستعین

و هر کس که می‌گوید
حسبی الله رب العالمین

هرکس که میگوید
من شیعه علی هستم
و هر کس خود را مدافع انقلاب می‌داند
و پیرو رهبر می‌داند

باید امتحان کرد
امتحان در میدان نبرد
امتحان با مال و جان
و امتحان‌های گوناگونی
که از ذکر آن ناتوان هستم

و بعد خداوند می‌فرماید
بشارت باد بر کسانی که صبر کنند

آری همین است
انسان با تحمل سختی با چند روز دنیا می‌تواند
به سعادت ابدی نائل گردد
پس ای ملت دل به دنیا نبندید
که دنیا سرانجام نابود شدنی است

نعمت‌های دنیا هر چه زیاد باشد
سرانجام فناپذیر است
دنیا هر نوش آن با هزار نیش روبرو است
دنیا را در کنار بگذارید
تا بتوانیم سعادت آخرت را به دست آوریم

برای آنکه هر چه هست آخرت است
دنیا زمین دار است برای آخرت
دنیا پلی است تا آنکه ما از آن عبور کنیم
و به آخرت نزدیک شویم

نعمتهای عظیم
که انسان کوچکتر از آن است
که بتواند درک آن کند
اختصاص به آخرت دارد

همه کس هم نمی‌تواند
به آنها دستیابی پیدا کند
مگر کسانی که در امتحان بزرگ الهی
پیروز و سربلند شوند

سفارش من به همه امت حزب‌الله این است
که امروز خداوند ما را در مرحله آزمایش قرار می‌دهد
رهبری بزرگ و خردمند به ما عنایت فرموده
و در مقابل آن
تمام جهانخواران شرق و غرب صف‌آرایی کرده

سعی و کوشش کنید
امام را تنها نگذارید
و تا آنجایی که در توان دارید
از انقلاب دفاع کنید

مسئله جنگ
جنگ بین حق و باطل را فراموش نکنید
و انقلاب الهی‌مان را فراموش نکنید

یک وصیت دیگری
به دوستان و همکلاسی‌ها و همسنگران دارم
پیوسته پیرو رهروان راه امام امت بوده و باشید

این پیام را دارم
به اسلام فکر کنید
راه رهبر عزیزمان امام خمینی را بروید
و بدانید
که امام خمینی و رهروان ایشان هستند
که در خط اسلام و قرآن میباشند

چند کلمه‌ای با مادرم می‌گویم
که زحماتی بسیار برای من کشیده‌ای
ولی من توفیق اینکه جبران کنم پیدا نکرده‌ام

ولی افتخار کنید
که حق خود را به عنوان یک هدیه ناقابل
تقدیم امام و انقلاب و اسلام کردید
هیچگاه در فقدان من ناراحت نشوید
و صبر و استقامت پیشه کنید
که خداوند با صابرین است

به امید اینکه من و همه شما
با محمد (ص) و آل او محشور شویم

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی
حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار

۱۳۶۲/۰۳/۲۸


■■■
شهيد عبدالعظيم خليل زاده
خيلی کم سن و سال بود
و شيطنت زياد میکرد
به خاطر همين وقتی بچه ها به اهواز می رفتند
از آنجا سوتکهای پهنی با تصوير پسر شجاع
که تازه به بازار آمده بود يا پفک نمکی
برای او به شوخی سوغاتی می آوردند



شهدای شهر نقنه نوشته شده توسط : محمود |